دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

شعری از پابلو نرودا

چند روز پیش برای بعضی از دوستان شعری از " پابلو نرودا " ایمیل کردم و جالب بود که بعد از چهار پنج روز همان شعر توسط دوستی دیگر به دستم رسید .  

به نظرم این شعر از غنای خاصی برخوردار است و با وجودی که دوست ندارم وبلاگ کپی پیسی داشته باشم و مشتاق هستم مطالب خودم رو به اشتراک بگذارم ولی این شعر رو برای دوستان میگذارم . من لذت بردم ولی شما رو نمیدونم  

این هم شعر : 

  • به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
    اگر سفر نکنی،
    اگر کتابی نخوانی،
    اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
    اگر از خودت قدردانی نکنی.
    به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
    زمانی که خودباوری را در خودت بکشی،
    وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند.
    به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
    اگر برده ی عادات خود شوی،
    اگر همیشه از یک راه تکراری بروی ...
    اگر روزمرگی را تغییر ندهی
    اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی،
    یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.
    تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
    اگر از شور و حرارت،
    از احساسات سرکش،
    و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامی‌دارند،
    و ضربان قلبت را تندتر می‌کنند،
    دوری کنی . . .
    تو به آرامی آغاز به مردن می‌کنی
    اگر هنگامی که با شغلت،‌ یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نکنی،
    اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
    اگر ورای رویاها نروی،
    اگر به خودت اجازه ندهی
    که حداقل یک بار در تمام زندگیات
    ورای مصلحت‌اندیشی بروی . . .
    امروز زندگی را آغاز کن!
    امروز مخاطره کن!
    امروز کاری کن!
    نگذار که به آرامی بمیری. 
  • پابلو نرودا _ ترجمه احمد شاملو












نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.