دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

یادش بخیر

یادش بخیر .

قرار بود یک سال و چهارده روز پیش دنیا تاریک شه . هرچی به این روز نزدیک میشدیم روابطمون بیشتر بوی انسانی میداد . خیلی هامون باورمون شده بود که قراره خورشید رو نبینیم و نتیجه ی این ندیدن ، خداحافظی با تمام زرق و برق این دنیا بود . سال گذشته پستی گذاشتم که گفتم بیاییم خوش باور باشیم حالا هم میگم که اگر هر روز فکر کنیم که این آخرین روز زندگی مونه اون وقت اون روز با کارهایی که میکنیم چقدر قشنگ میشه .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.