دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

ابوسعید

گنده گویی اگر بگم ابوسعیدابوالخیر رو درک میکنم . حرف مفته اگر ادعا کنم حالش رو میفهمم . یه چیزی تو وجودم کنده میشه و میافته . ذکر چند روزه ام شده ابوالخیر :  

" سعید ابوالخیر حقاً           حقاً حقاً یا حقاً "

 برای به کمال رسیدن چقدر باید خورد شی . 

گندم برای اینکه که نون شه و لقب " برکت خدا " رو بگیره باید فشار سنگ آسیاب و آتیش تنور رو تحمل کنه . 

انگار همیشه شرایط همینطور بوده . حرف هزار سال پیش عارف نقل امروزمون :

" امروز در این شهر چو من یاری نیست

آورده به بازار و خریداری نیست

انکس که خریدار بدو رایم نیست

وانکس که بدو رای خریدارم نیست"

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.