ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
پنج شنبه با صدرا رفتیم کوهنوردی . رفتن دو تایی و صبحانه خوردن توی رستوران شیک و موتورسواری و تلسی یژ سوارشدن و مهم تر از همه کوهنوردی چیزهایی بود میتونست که یه روز خوب رو برای من و صدرا رقم بزنه . برای صدرا نبود دینا یک فاکتور مثبت بود . توی راه برگشت گفتگویی با صدرا داشتم که پایین میارم
من : صدرا خوش گذشت ؟
صدرا : خیلی ....
من : حالا یه سوال تستی . علت خوش گذشتن چه بود :
1- تفریح پدر و پسر .
2 - تلسی سواری .
3 - کوهنوردی
صدرا بدون درنگ : گزینه 1
من ته خوشحال .
صدرا : بابا بخشید گزینه ی یک چی بود ؟