ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
گوشهام نای شنیدن نداره .
یه چیکه آب بده ، مواظب بودم سکوتم نجه گلوم ولی شکست .
کاش این کفشها لنگه به لنگه نبود .
کاش جاده ها تا افق کشیده نمیشد .
کاش فریاد بعد دیگری هم داشت .
کاش کوله پشتی م پاره نبود .
باید به یه ارتوپد سر بزنم و گچ دلم رو باز کنم .
چقدر کار ریخته روی سرم .
باید یه سری هم به سلمونی بزنم .
ذهنم احتیاج به اصلاح داره .
چه قدر خونپاره خورده به این دل .
باند و چسب و قیچی هم دارم .
کار کسی نیست پانسمان این کوفت گرفته .
گوشهام رو باید تو دکون خیاط جا بگذارم
و عینکم رو پیش تو .
شاید دیدی اونی رو که نباید من میدیدم .
آیییییییییی خیاط بیچاره حالا میدونه دسته عینک رو کجا بگذاره .
خدا رو شکر که تو میتونی ببینی .
خداحافظ