دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

زلف بر باد بده

زلف به میخانه مبر

نام نبر ، باده مبر 

سربه سر یار منه

دیده ی بیمار مبر


زلف بر باد بده 

دیده ی من چاک بده

روز و شبم باده بده

دیده ی خمار مبر


روز به رهت خاک شوم

کی ز غمت پاک شوم ؟

سایه وشی ساده بیا

باده بیار جام مبر


دل همه پا بند توست

لول وش است مست توست

روی بنما به من

سایه ز بامم مبر


دل همه در راه توست

بی سر و پا رام توست

دیده به راه است عزیز

پای ز راهت مبر


نظرات 3 + ارسال نظر
باران چهارشنبه 8 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 16:08

باده بیار جام مبر.....زیبا و پر مفهوم

ممنون از حضورت باران عزیز

فاطمه پنج‌شنبه 25 دی‌ماه سال 1393 ساعت 00:49 http://deleman91.blogsky.com/

سلام دوست گرامی
شرمنده نبودم به قول شما دامادها زمان ما را پر کردن دیگه
ان شالله به وقتش هم داماد دار بشید هم عروس دار

سلام و خیر شون رو ببینید .
پیروز باشید .

زهرا دوشنبه 22 دی‌ماه سال 1393 ساعت 10:01 http://hamin-dige.blogfa.com

اینقدر این شعر عمیق بود دهنم بسته شد که بخوام حرفی بزنم

نظر لطفته .
ممنون از همراهیت .

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.