دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

آن

این همه بگیر و ببند ، برو و بیا ، زود باش و دیر شد ، همه برای یه آنه . آنی که اشک توی چشممون حلقه شه و دست معشوقه رو تو دست بگیری و بگی "سال نوت مبارک" . همون لحظه یی که به قول قدیمی ها توپ در میره و سال نو میشه .

همیشه آن قسمت اعظم زندگی ماست . آنی که عموما غافل ازش به راحتی از کنارش رد میشیم .

آن لحظه تحویل سال

آن گره خوردن چشم ، توی چشم یه نفر که باعث میشه دل بلرزه 

آن لرزیدن دل

آن دوستت دارم

آن دست توی دست

آن ...


خداجون سال نویی فهمی عطا کن که بتونم آن های تو رو درک کنم .

نظرات 3 + ارسال نظر
مهتاب چهارشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 19:11

سال نو مبارک. سالی پر از شادی و لبخند داشته باشید.

ممنونم و همچنین

mahna چهارشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 00:39 http://khodamvaman.blogsky.com

این آن های خاص زندگیم دارن کم میشن
سال نو مبارک:گل::گل:

مهتاب سه‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 00:06 http://mmaahttaabb.blogfa.com

آخ که چقدر من درگیر آنم

آمین...

توی آن بودن آرزوی منه .متعلق به زمانیکه لحظه ست و قبل و بعد نداره .
الانش گذشته شده که حسرت نداره و الانیکه میاد آینده ییه که میاد که آرزویی نداره .

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.