دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

رد پیری

عجیب بود


 برفی که نبارید


روی موهایم آب نشد .

بی تو کجا برم

دلگیرم از خودم 

تو این شکن شکن

گمگشته دلم

بی تو کجا برم


تو این شکست شب

زیر تگرگ و رعد

میترسم از خودم

بی تو کجا برم


تو این هجوم شک

من مانده ام چه غم

فریاد از خودم

بی تو کجا برم





جرم

امروز تو فکر ریش و ریشه ام . دریافتمون از این دو همخانواده جالب شده . عموم ادمهای دور و برم دنبال اولی هستند و دومیش رو رها کردند .
البته کاش فقط رها میکردند . جدیدا حکم سنگسارش رو هم دادند . وای که چه خوب هم حکم اجرا شد . حضور ریشدارها بی ریشه بالای سر مشتی ریشه ی فرو رفته به خاک .

چرا رفتی

راستی!!!!!

پشت کدوم دیوار شب خونه کردی ؟

چند پرچین تا شک حضورت راهه ؟

هان ؟؟؟؟


دیوار به دیوار کی شدی که فراموش کردی تمام خاطراته شبهای تابستونی رو  

روکدوم ستاره جا خوش کردی و با کدوم شهاب سنگ رفتی



راستی!!!!!!!

موقع رفتن سردت نشد ؟

هاااااااااااااااااااااا

ههههههههههههه


یادت باشه 

اگه رفتی

اگه موندم

اگه بی هوا سوزوندی

اگه تک بیت هم نگفتم 



واسه چشمات قصه گفتم

واسه چشمات قصه گفتم



هرچی که من غصه دارم

واسه چشمات قصه سازم