ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
دوباره گویمت
برای این مرثیه خوانی و شکست
سرود فتح خواندیم و به پای کوبی نشستیم
چه دمانی دمادم به صور غیر دمیدیم
و خوان سور گسترده
و تنوره گستریدیم
و آب به آسیاب ریختیم
و آرد الک نکرده الک آویختیم
آهسته گویمت
مباد آنی
دلخوش به گمانی
پی نگاهی
نه از ناکسان که کسانم نیست
دوباره و دو باره و چندباره
نوشتنها و پاره کردن کاغذهای سیاه مشق شده
دلم یه ابر میخواد
یه همزاد
شاید یه زانو یا شانه
کاش اینهمه من دوربرمون واسه فیلمها نبود .
سوپرمن
بتمن
اسپایدر من
ایرونمن
و ...
کاش میون این همه ...من یه نیم من بود پای درد دل که از درد دل هم دل خوشی ندارم .
دیگه دل
مث قدیم
عاشق و شیدا نمی شه
تو کتابم
دیگه اونجور چیزا پیدا نمی شه .
ذکرچند روزه ی دلم شده همین شعر شاملو .
شاید خاصیت مرداد باشه یا این دل که هنوز فکر میکنه با عشق میشه زندگی کرد .
باز هم سنگینه این قفس
مثل هوای اینجا .
کاش یه جای دیگه بود و هوای دیگه و دل دیگه .
چند روز ، فرصت خوبیه برای تامل در روزهای رفته و معمای روزهای مانده .
سفیدی دور و بر و لباسهای متحد الشکل سفید
چکهای مکرر و غذاهای ساده .
استراحت مطلق و فرصت برای خواندن کلی کتاب نخوانده
مطالعه و چت با دوستایی که ازت خبر دارند و تو محیط مجازی با هم در ارتباطند
راستی هر روز که از عمر میگذره باید مواظبت آدم از خودش بیشتر باشه .
دلتنگی های خونه و خانواده
شاید دود اسفند ضررداشته باشه ولی بودنش بهتر از نبودنشه