دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

خریت

توی دنیایی که همه چیزش فیکه  ، دلخوش کردن به چیزی که میدونی چینیه خریته .

توی بازار فیک فروشها توقع اورجینال خریته .

توی این بازار مکاره  که از سر تا تهش همه دارند میگن : "بدو بدو حراجش کردم " دلخوش شدن به چوب حراجی خریته .

خریته اگه فکر کنی دل کسی واست سوخته .

خریته اگه فکر کنی زنگ تفریح نیستی .

خریته اگه فکر کنی کسی به چشم فان نگاهت نمیکنه

فرقی هم نمیکنه . نزدیکترین آدمهای زندگیت که واسشون سگ دو میزنی ، یه روز نخندی نمیگن : "چه مرگته " .

اونی که شب کنار دستت خوابیده اگه بیدار شه و ببینه بیداری ، بهت یه چیز میگه : " بیداری ؟ پاشو یه لیووان آب بخور و بخواب . راستی اومدنی یه لیوان هم  واسه من بیار "و اونوقت که آبش رو بخوره بی آنکه بپرسه تو هم آب خوردی یا نه ، پشتش رو میکنه و میخوابه .

خریته اگه فکر کنی تجویز آب درمانیش واسه تو بوده .

خریته اگه فکر کنی هق هق تو بیدارش کرده .



نظرات 3 + ارسال نظر
mahna پنج‌شنبه 23 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 20:55 http://khodamvaman.blogsky.com

شاید مشکل یکی مثل من ادامه دادن همین خریتا هست.. با اینکه خیلی جاها بهم ثابت شده

مشکل من هم همینه

سهیلا چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 10:26 http://rooz-2020.blogsky.com/

غم انگیز بود و پراز حس تنهایی...:((

و غم انگیزتر خنده های روی لبمونه که موقع دیدار بهم میزنم

آشنا یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1394 ساعت 19:10

دنیاست دیگه کاریش نمیشه کرد!!!

درسته . همینطوره

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.