دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

من به درک

گیریم هوا 

هوای با تو نبودن است

با گلهای نشکفته ی قالی چه میکنی .

ما

گاهی آسمان هم با وسعتش دلتنگ میشود .

گاهی کمترین فاصله هم فرسنگ میشود .


گاهی کنار هم آمدن من و تو ، ما نمیشود 

گاهی به یاد تو در خلوت دلم هم ما میشود .



من بی تو

باران میبارد و من

هنوز در پی گاهواره ی کودکی گریانم .


باران میبارد و ترس با تو نبودن 

کنار پنجره ی دوتاییمان آزار میدهد .


باران میبارد و

 من باز هم هوای با تو بودن دارم .

هوای از تو گقتن

هوای بازی انگشتان باز شده برای قاپ یکدیگر.


چقدر فاصله هست بین من و من بی تو 

باران

باران میبارد 
و من
تمام فصلهای بدون تو بودن را مرور میکنم .
باران میبارم .

تعبیر عاشقانه

مهر آمد و بوی مهر نیامد .

انگار باید باز هم برای روزنامه پیام تسلیت بفرستم . 

پیامی برای مرگ گلهای قالی .

به سوگ نشستن کوچ 

به فنا رفتن عطرحضور .

راستی 

کوچ 

تعبیر عاشقانه کدام پرستو بود.


مقایسه

هااااااااااااای 

با تو هستم .

منم ، آن دهاتی دور از مناسبات تو .

منم ، گرسنه به بوی پنیرک و ریحون

منم ، به شب نشسته ی ایوان  و شب بو و قلیون


آآآآآآآآآآآآی 

آدمهای خسته و رنجور

منم اون دهاتی محجور

منم دلواپس شکستن ساقه ی گندم

منم من . همنشین گله های دور از مردم


وااااااااااااای

چقدر است فاصله

از باور من تا اعتقاد تو

کجایی تو ؟

کجایی تو ؟

فواره

مثل اون فواره ی سر به هوا

دل من همیشه پیش دل توست .

میرم و دل میکنم از دل تو 

ولی جای سر من ، آغوش توست

گویمت

دوباره گویمت

برای این مرثیه خوانی و شکست

سرود فتح خواندیم و به پای کوبی نشستیم


چه دمانی دمادم به صور غیر دمیدیم

و خوان سور گسترده

و تنوره گستریدیم 

و آب به آسیاب ریختیم 

و آرد الک نکرده الک آویختیم


آهسته گویمت

مباد آنی 

دلخوش به گمانی  

پی نگاهی

نه از ناکسان که کسانم نیست


رد پیری

عجیب بود


 برفی که نبارید


روی موهایم آب نشد .

زلف بر باد بده

زلف به میخانه مبر

نام نبر ، باده مبر 

سربه سر یار منه

دیده ی بیمار مبر


زلف بر باد بده 

دیده ی من چاک بده

روز و شبم باده بده

دیده ی خمار مبر


روز به رهت خاک شوم

کی ز غمت پاک شوم ؟

سایه وشی ساده بیا

باده بیار جام مبر


دل همه پا بند توست

لول وش است مست توست

روی بنما به من

سایه ز بامم مبر


دل همه در راه توست

بی سر و پا رام توست

دیده به راه است عزیز

پای ز راهت مبر