-
من به درک
جمعه 9 بهمنماه سال 1394 02:25
گیریم هوا هوای با تو نبودن است با گلهای نشکفته ی قالی چه میکنی .
-
بابانوئل و بابانوروز
پنجشنبه 10 دیماه سال 1394 16:16
دلم یه دل سیر فرهنگ جمعی میخواد . عجیبه که فرهنگ خودی و ناخودی اینقدر تفاوت داره . رگ گردن در برابر خیلی چیزها کلفت میکنیم که اصلا لزومی درش نیست و در برابر خیلی چیزها که باید اهمیت بهشون بدیم بی تفاوت که نمیشیم هیچ ، خودمون هم به بی فرهنگیمون دامن میزنیم . دیشب توی محلمون داشتم قدم میزدم که بابانوئل رو دیدم...
-
دنیای پیرامون من
شنبه 5 دیماه سال 1394 00:33
وقتی فاصله زمین و آسمون تنگ میشه یه چیزی تو دل آدم میافته . همونه که بازدم رو آه میکنه و دیواری از زنده بودن مقابل دیده ی آدم میایسته . این روزها این دیوار رنگ و بوی سرب میده . پیشترها نزدیکیه اسمون و زمین نشون از یلدا بود و یلدا نقلش تعطیلی از برف و سوز و سرما داشت . امشب توی محله بابانوئل رو دیدم که ماسک زده بود . و...
-
ما
جمعه 27 آذرماه سال 1394 15:05
گاهی آسمان هم با وسعتش دلتنگ میشود . گاهی کمترین فاصله هم فرسنگ میشود . گاهی کنار هم آمدن من و تو ، ما نمیشود گاهی به یاد تو در خلوت دلم هم ما میشود .
-
من بی تو
دوشنبه 2 آذرماه سال 1394 17:09
باران میبارد و من هنوز در پی گاهواره ی کودکی گریانم . باران میبارد و ترس با تو نبودن کنار پنجره ی دوتاییمان آزار میدهد . باران میبارد و من باز هم هوای با تو بودن دارم . هوای از تو گقتن هوای بازی انگشتان باز شده برای قاپ یکدیگر. چقدر فاصله هست بین من و من بی تو
-
باران
دوشنبه 18 آبانماه سال 1394 20:20
باران میبارد و من تمام فصلهای بدون تو بودن را مرور میکنم . باران میبارم .
-
کاش بود
شنبه 16 آبانماه سال 1394 18:46
یه لحظه ها و یه روزهایی هست که انگار دروازه یا دریچه یی دارند به یه جایی یا یه زمانی . این لحظه ها و این روزها ، به طور خاصی آدم رو سفیر میکنند . به اون جایی که میخوان . این روزها از همون روزهاست برای من . مقصد گذشته ی من هم که معلوم . دل تنگ اون موی بلند جو گندمی و ریش نرم وبلند و عینک کائوچویی شم . اون صدای مسحور...
-
کاتارسیس
چهارشنبه 13 آبانماه سال 1394 22:32
یه وقتایی حرف برای گفتن زیاد داری . یه عالم بغض توی گلو . حسرت داشتن یه گوش شنوا . چشمات میلرزه و پر آبه . منتظر یه جرقه تا بترکه این انبار باروت . دعا میکنی تا یکی پیدا شه تا تمام این دردها رو بریزی بیرون . بشکنی این بغض نشکسته رو ، روشونه هاش . به قاعده ی دو شبانه روز حرف بزنی و نفس نکشی . اما اون لحظه که اون دوست...
-
باران
دوشنبه 11 آبانماه سال 1394 20:15
خیلی چیزها هست که اگرچه به ظاهر بهم ربط ندارند ولی اسم یکیش که بیاد ، اون یکی هم وسط میاد . باران و دلتنگی از همون چیزهاست . باران و پیاده روی از همون چیزهاست . باران و چترهای بسته از همون چیزهاست باران و اشک از همون چیزهاست . باران و پکهای عمیق سیگار از همون چیزهاست . باران و یاد خاطرات کردن از همون چیزهاست . باران و...
-
یادم باشه ...
دوشنبه 4 آبانماه سال 1394 21:07
- چقدر باید یادم باشه . - چقدر چیزهای زیادی باید یادم باشه . - باید یادم باشه درد دل نکنم . - باید یادم باشه سرم رو محکم ببندم تا سرم نشکنه از خوردن درد دل ها تو سرم . - باید یادم باشه خنده کنم به همه . - باید یادم باشه ناراحت نشم از نامردمی آدهای دور برم . - باید یادم باشه پیش کسی اشک نریزم . - باید یادم باشه صیغه ی...
-
اعتقاد
شنبه 25 مهرماه سال 1394 21:05
- یه چیزهایی کهنه ش قشنگه ، مثل رفاقت . - یه چیزهایی نم دار و خیسش خوبه ، مثل چشمهای گریون . - یه دلتنگیهایی دلچسبه ، مثل دلتنگی واسه یار . - یه وقتایی همه ی اینها با هم حال میده ، مثل الان. - یه چیزهایی که کهنه ش میچسبه میتونه پیراهن مشکی باشه . پیراهنی که به حرمت یه اعتقاد فقط واسه سه نفر به تن بره ( یه مادر و همسرش...
-
با فروغ
چهارشنبه 22 مهرماه سال 1394 10:10
رقص سایه رو دیوار . ازدحام آدمهایی که آمدند تا خودشون رو به دریچه برسونند . آخ که کوچه چقدر خلوته . نمیدونم بارون نیومده شیشه چراغ رو شکونده یا باد پاییزی . هرچی هست از پاییزه . هوای خانقاه ظهیر الدوله پراز اشکه . خادم خانقاه اجازه تعویض لامپ سوخته ی سر قبر فروغ رو نمیده . برای دلتنگیم توی نوبت وامیستم تا شاید به...
-
خریت
شنبه 18 مهرماه سال 1394 19:09
توی دنیایی که همه چیزش فیکه ، دلخوش کردن به چیزی که میدونی چینیه خریته . توی بازار فیک فروشها توقع اورجینال خریته . توی این بازار مکاره که از سر تا تهش همه دارند میگن : "بدو بدو حراجش کردم " دلخوش شدن به چوب حراجی خریته . خریته اگه فکر کنی دل کسی واست سوخته . خریته اگه فکر کنی زنگ تفریح نیستی . خریته اگه فکر...
-
مخاطبم سفر به سلامت
یکشنبه 12 مهرماه سال 1394 16:56
چه خوبه که آدم یکی رو داشته باشه که ندیده حس خوب بهش داشته باشه . یکی که ندیده ، ازپشت صفحه ی مانیتور اونقدر بهش ارادت پیدا کنه که حرفهای مگو رو بهش بگه . اون قدر که جای خواهر نداشته رو پر کنه . چه خوبه که آدم وقتهایی که راهنمایی میخواد توی عالم مجاز سراغش بره و ازش راهنمایی بخواد بی نقاب های امرووزی حرفها رو بهش بگه...
-
تعبیر عاشقانه
یکشنبه 12 مهرماه سال 1394 00:10
مهر آمد و بوی مهر نیامد . انگار باید باز هم برای روزنامه پیام تسلیت بفرستم . پیامی برای مرگ گلهای قالی . به سوگ نشستن کوچ به فنا رفتن عطرحضور . راستی کوچ تعبیر عاشقانه کدام پرستو بود.
-
العطش
دوشنبه 6 مهرماه سال 1394 11:49
صدای العطش کشورم گوشم رو کر کرده . انگار اپیدمی عطش از خاک به باقی چیزها سرایت کرده . امروز توی حمام بودم که صدای فریادهای تشنگی رو شنیدم . امروز دور و برم را خوب نگاه کردم ، همه چیز خشک شده بود درست مثل خاک تب کرده بیابونهای بی آب و علف . دارم به داستانهای تمثیلی اعتقادی ایمان میآورم . واقعا همه مون از خاک هستیم و یه...
-
سایه
چهارشنبه 25 شهریورماه سال 1394 12:00
اینبار مینوسم . برای تو . تویی که توی خود منی . با منی و دور از منی . کنارمی و مثل سایه با منی و هیچ وقت نتونستم دو کلام باهات حرف بزنم .سعی میکنم بنویسم تا حرفی توی دلم نمونه . حرفی نمونه که جای توی بیگانه با من رو تنگ کنه .مینویسم تا نوشته هام پیشت بمونه و راجع بهش فکر کنی. البته اگه بخوای با هم تاملی داشته باشیم ....
-
دل تنگم
پنجشنبه 12 شهریورماه سال 1394 00:10
نفس کشیدن سخته تورو ندیدن سخته تو پیچ و تاب عاشقی به تو رسیدن سخته با وجودی که روزبه نعمت الهی رو دوست دارم ولی ترجیح میدم این آهنگ رو با صدای لیلا حاتمی بشنوم . این روزها توی دلم این آهنگ رو مدام میخونم که دلم خیلی حس و حال این ترانه رو درک میکنه . حالا که حالم رو میدونی با هم این ترانه رو بخونیم : نفس کشیدن سخته...
-
مقایسه
شنبه 7 شهریورماه سال 1394 08:19
هااااااااااااای با تو هستم . منم ، آن دهاتی دور از مناسبات تو . منم ، گرسنه به بوی پنیرک و ریحون منم ، به شب نشسته ی ایوان و شب بو و قلیون آآآآآآآآآآآآی آدمهای خسته و رنجور منم اون دهاتی محجور منم دلواپس شکستن ساقه ی گندم منم من . همنشین گله های دور از مردم وااااااااااااای چقدر است فاصله از باور من تا اعتقاد تو کجایی...
-
فواره
سهشنبه 3 شهریورماه سال 1394 08:30
مثل اون فواره ی سر به هوا دل من همیشه پیش دل توست . میرم و دل میکنم از دل تو ولی جای سر من ، آغوش توست
-
گویمت
سهشنبه 27 مردادماه سال 1394 10:14
دوباره گویمت برای این مرثیه خوانی و شکست سرود فتح خواندیم و به پای کوبی نشستیم چه دمانی دمادم به صور غیر دمیدیم و خوان سور گسترده و تنوره گستریدیم و آب به آسیاب ریختیم و آرد الک نکرده الک آویختیم آهسته گویمت مباد آنی دلخوش به گمانی پی نگاهی نه از ناکسان که کسانم نیست
-
کاش
شنبه 24 مردادماه سال 1394 10:26
دوباره و دو باره و چندباره نوشتنها و پاره کردن کاغذهای سیاه مشق شده دلم یه ابر میخواد یه همزاد شاید یه زانو یا شانه کاش اینهمه من دوربرمون واسه فیلمها نبود . سوپرمن بتمن اسپایدر من ایرونمن و ... کاش میون این همه ...من یه نیم من بود پای درد دل که از درد دل هم دل خوشی ندارم .
-
تغییر
چهارشنبه 21 مردادماه سال 1394 08:27
دیگه دل مث قدیم عاشق و شیدا نمی شه تو کتابم دیگه اونجور چیزا پیدا نمی شه . ذکرچند روزه ی دلم شده همین شعر شاملو . شاید خاصیت مرداد باشه یا این دل که هنوز فکر میکنه با عشق میشه زندگی کرد . باز هم سنگینه این قفس مثل هوای اینجا . کاش یه جای دیگه بود و هوای دیگه و دل دیگه .
-
استراحت
یکشنبه 4 مردادماه سال 1394 14:43
چند روز ، فرصت خوبیه برای تامل در روزهای رفته و معمای روزهای مانده . سفیدی دور و بر و لباسهای متحد الشکل سفید چکهای مکرر و غذاهای ساده . استراحت مطلق و فرصت برای خواندن کلی کتاب نخوانده مطالعه و چت با دوستایی که ازت خبر دارند و تو محیط مجازی با هم در ارتباطند راستی هر روز که از عمر میگذره باید مواظبت آدم از خودش بیشتر...
-
آزادی
شنبه 13 تیرماه سال 1394 17:32
- نمیدونم چرا برای آزادی تفنگ باید برداشت - نمیدونم چرا باید اسیر کنیم تا آزاد باشیم - نمیدونم وقتی اسم ازادی میاد یاد یه قفس بزرگ میافتم - نمیدونم تصویر ذهنیم از آزادی توی تاریکی مطلقه مطلق تاریکی مطلق - شاید یه روز باشه - هرچند دیر ولی بیاد که اسم آزادی با گل و ترانه همراه باشه - با نور - بدون نژاد و رنگ - بدون دین...
-
بهانه
دوشنبه 1 تیرماه سال 1394 14:16
وقتایی هست که پای رفتن میخوای یه بهانه برای هجرت دلیل نموندن که زیاده اههههههههههههههههههههه جاسیگاری پر شده حوصله ی سر رفته قاب خالی روی دیوار چراغ روشن توی بالکن لامپهای سوخته ی اتاق انگشت برای شمردن کم میارم شمارش دلیل هم دلیلی نداره انگیزه برای بهانه و دلیل فرقی نداره یه انگیزه فقط یه انگیزه
-
فریاد ننه دلاور
سهشنبه 19 خردادماه سال 1394 18:08
شمارش معکوس رو دوست ندارم . اضطرابش آدم رو آزار میده . رولت روسی . حس صدای قطار که داره نزدیک میشه و طناب پیچ روی ریلی . بوی دود شمع ناستولوژی مرگ رو یادم میاره . بوی کافور . بوی اسپند و کندور روی آتش . فریاد ننه دلاور .
-
رد پیری
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1394 11:22
عجیب بود برفی که نبارید روی موهایم آب نشد .
-
بی تو کجا برم
دوشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1394 09:21
دلگیرم از خودم تو این شکن شکن گمگشته دلم بی تو کجا برم تو این شکست شب زیر تگرگ و رعد میترسم از خودم بی تو کجا برم تو این هجوم شک من مانده ام چه غم فریاد از خودم بی تو کجا برم
-
جرم
شنبه 19 اردیبهشتماه سال 1394 18:04
امروز تو فکر ریش و ریشه ام . دریافتمون از این دو همخانواده جالب شده . عموم ادمهای دور و برم دنبال اولی هستند و دومیش رو رها کردند . البته کاش فقط رها میکردند . جدیدا حکم سنگسارش رو هم دادند . وای که چه خوب هم حکم اجرا شد . حضور ریشدارها بی ریشه بالای سر مشتی ریشه ی فرو رفته به خاک .