دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

سایه

اینبار مینوسم . برای تو . تویی که توی خود منی . با منی و دور از منی . کنارمی و مثل سایه با منی و هیچ وقت نتونستم دو کلام باهات حرف بزنم .سعی میکنم بنویسم تا حرفی توی دلم نمونه . حرفی نمونه که جای توی بیگانه با من رو تنگ کنه .مینویسم تا نوشته هام پیشت بمونه و راجع بهش فکر کنی. البته اگه بخوای با هم تاملی داشته باشیم .

چی صدات کنم ؟

-غریبه ؟ آشنا ؟ تو ؟ من ؟

- چرا همیشه تو اونور جوی بودی و من اینور .

- چرا همیشه در برابر رنگهای من ، تو همیشه سیاه بودی ؟

- چرا هیچوقت صدایی نداشتیکه من بشنوم ؟

- چرا اینقدر بیگانه ؟

- چرا فقط پاهات با پاهام همیشه همراه بود ؟


دل تنگم

نفس کشیدن سخته 

 تورو ندیدن سخته 


تو پیچ و تاب عاشقی     

به تو رسیدن سخته 


با وجودی که روزبه نعمت الهی رو دوست دارم ولی ترجیح میدم این آهنگ رو با صدای لیلا حاتمی بشنوم . این روزها توی دلم این آهنگ رو مدام میخونم که دلم خیلی حس و حال این ترانه رو درک میکنه . حالا که حالم رو میدونی با هم این ترانه رو بخونیم :

نفس کشیدن سخته                  

تورو ندیدن سخته 


تو پیچ و تاب عاشقی             

به تو رسیدن سخته 


من و به غمم سپردی،               

همه آرزمو بردی 


همه جا اسمتو بردم              

یه بار اسممو نبردی

واسه شب زمستون             

همه هیزوما رو سوزوندی


واسه پنجره ی کور                   

توی خونمون نموندی

مقایسه

هااااااااااااای 

با تو هستم .

منم ، آن دهاتی دور از مناسبات تو .

منم ، گرسنه به بوی پنیرک و ریحون

منم ، به شب نشسته ی ایوان  و شب بو و قلیون


آآآآآآآآآآآآی 

آدمهای خسته و رنجور

منم اون دهاتی محجور

منم دلواپس شکستن ساقه ی گندم

منم من . همنشین گله های دور از مردم


وااااااااااااای

چقدر است فاصله

از باور من تا اعتقاد تو

کجایی تو ؟

کجایی تو ؟

فواره

مثل اون فواره ی سر به هوا

دل من همیشه پیش دل توست .

میرم و دل میکنم از دل تو 

ولی جای سر من ، آغوش توست