ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
سلام امروز معذرت میخواهم از کلیه دوستان بابت راحت صحبت کردنم .
امروز چوب حراج زدم به تمام کتابخانه ی ذهنم . انواع کتابها و جزوه های مربوط به نوشخوارهای روشنفکریم رو میفروشم . بین خودمون باشه ، اگر مشتری نباشه همه رو به رایگان میدم . بشرط این که دیگه برنگردونه . از فیلسوفای غربی مثل کانت و دکارت و هگل و انگلس گرفته تا اساتید ایرانی مثل سروش و امثالهم . راستی معاوضه هم میکنم . با کتب سعدی و حافظ و ناصرخسرو که نه ، با دیوان سانسور شده ی ایرج میرزا . هرچند ایرج میرزای سانسور شده مثل تنبون بدون کش میمونه .
چند وقتیه روی یه جمله از دکارت گیرم که میگه :" من نفس میکشم پس زنده هستم . " گذاشتمش روی یه کفه ی ترازو و شعری از حافظ رو که میگه : " هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق " کفه ی دیگه . بازی این دو کفه من رو سرگرم نکرده ، که بازی وجود نداشت . متحیر شدن جمعی که حرف دکارت رو دستاویز قرار میدن برای نوشخوارهای دخترکش حالم رو به هم میزنه .
چون میدونم پستهای طولانی اشتهای خواننده رو کور میکنه حرفم رو کوتاه میکنم .
باز هم چیزهای حراجی دارم که به طالبانش در پستهای بعدی میگذارم .