دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

بازخوانی گله

شعر گله رو در پست قبلی گذاشتم و نظر دوست خوبم حسین رو خوندم که با فروتنی زیاد این شعر رو طور دیگری خوند و برام فرستاد و به احترامش من هم اینطور میخونم که دلنشین تره : 

گل گلدون لب پاشور
شمع شمعدون لب طاقچه
گله از نبود احساس میکنه .
شب ، چراغ تو اتاقم
موج دریا تو خیالم
اسب آزاد توی قابم
گله از نبود چشمات میکنه .
پاکت خالی سیگار
جنگ عطر و دود سیگار
گله از نبود عطرت میکنه
بوی عطرت تو اتاقم
رقص موهات تو خیالم
خنده از بودن یادت میکنه
من و اشکام دیگه آشتی
توی قهرات بازم آشتی .
صورت باند پیچیه روحمو
توی آیینه دیدی، حالا آشتی
دستای لرزون قلبم
میگه که دوباره برگرد
بسه دیگه این همه غم
آشتی آشتی ، دوباره آشتی . 

 

ممنون از حسین بابت نوع نگاه لطیفش .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.