دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

دست نوشته های مهدی

شاید تو بودی جور دیگر مینوشتی ، ولی من اینطور میپسندم .

گندمزار

دو دست خوشه چین من 

تو گندمزار موهاته  

توی این بارون نم نم 

مثل طاقی رو چشماته . 

 

کجا بارونی شد گونه ات 

کجا ابری شد احساست 

چرا دلواپسی عشقم 

بیا امشب به دربارت . 

 

باید بارید مثل ابر 

باید جاری مثل رود شد 

باید سرسخت مثل کوه بود  

باید مثل پلنگها بود . 

 

نگو که بی کس و کارم 

همه دنیامی تو عشقم 

یه دنیا روبروم باشه  

جلو شون مثل کوه میشم . 

 

بذار دستم تو موت باشه 

بذار گونه ام روی گونه ات 

بذار خورشید تو چشمات 

بشن مهمون تو چشم من . 

 

دو دست خوشه چین من 

تو گندمزار موهاته  

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.